دنیای این روزای من

آنقدری به سید حسودی, میکنم در زمینه‌های مختلف که دلم میخاد بلاکش کنم و دیگه نبینمش و نشنومش. 

دنیای این روزای من...

چهار ماه داره میشه. مثل زنده زنده پوست, کنده شدنه. همش... همه روزاش... 

دنیای این روزای من...

دنیای این روزای من...

ما باید برای ویزیت مجدد دکتر مادر تا چهارشنبه تهران می‌ماندیم. برای اینکه حوصله‌شان در خانه سر نرود پیشنهاد دادم دوشنبه برویم زیارت حضرت عبدالعظیم که مطابق پیش‌بینی با استقبال مادر روبرو شد. در حرم نشسته بودم و از پسِ خواندن آیات اول سوره توبه در فکر این بودم که با چه چسبی می‌توان این جملات که یکی در میان دعوا و رحمت در مورد مشرکین هستند را به هم چسباند و مزایا و معایب استفاده از شان و بستر نزول آیه در تفسیر آن چیست که مرد میان‌سالی با قامت خمیده و سری کم‌مو و صدایی که به‌سختی می‌شد تشخیص داد چه می‌گوید و همه اینها در کنار هم اینطور می‌رساند که احتمالا مشکل مغزی دارد رو به من کرد و گفت "قرآن یعنی چی؟"  - جان؟  -قرآن یعنی چی؟  من خوشم آمده بود - خب احتمالا یعنی چیزی که باید خوانده شود  - چرا اینو میگی؟  - خب از ریشه قرا و قرائته دیگه باید معنی مشابهی داشته باشه  - آفرین آفرین. مثل سبحان، قرآن یعنی خواندنی، چیزی که ارزش خواندن داره  خیلی تند صحبت می‌کرد. حس تعذب و ناراحتی از اینکه مزاحم قرآن خواندنم شده بود با حس خوبی که جواب نزدیکی داده بودم و دقیق را فهمیده بودم آمیخته شده بود. به‌علاوه که با جوابی که داد تقریبا مطمئن شدم عقب‌مانده ذهنی نیست. در همین افکار و احساسات بودم که بلافاصله گفت: "شش ماه تو کما بودم، تو بهشت حضرت زهرا رو ملاقات کردم. سلام کردم، گفت سلام پسرم. گفتم من سید نی دنیای این روزای من...ادامه مطلب

من همواره از تیم بارسلونا متنفر بودم، لیکن بازیکنِ تا دو سال پیششان، ژاوی، به‌نظرم دوست‌داشتنی‌ترین، خوش‌اخلاق‌ترین و یکی از محشرترین فوتبالیست‌های دنیاست. امشب داشتم تلویزیون می‌دیدم که مجری گفت: «می‌خوام جمله‌ای رو بگم که همواره آرزو داشتم بتونم یه دنیای این روزای من...ادامه مطلب

The end of an era فکر کنم امروز رو باید به‌عنوان پایان یک دوران مشخص کنم. زارعی چند روزی بود که دلخور بود. امروز حرف زدیم. از من و درددل‌های آن شبم در مورد سید بود. گفت تلاش می‌کنم قضاوتت نکنم و ازت بدم نیاد. تو دنیای این روزای من...ادامه مطلب

اگه در یک کلمه بخام بگم، خب حق داشت؛ راست می‌گفت. ولی هم برداشتش از نظر من به سید اغراق‌آلوده و تحت تاثیر اغراق‌های خودم، هم از کاری که در مورد خودش کردم. می‌دونم خرده‌شیشه دارم. ولی نه اونقدری که بخام زیاد اذیت کنم. به‌هرحال تعدادی از مواردی که تو ذ دنیای این روزای من...ادامه مطلب

حس میکنم نگاه سید به من دقیقا برعکس نگاه من به اونه. من به قول زارعی نگاه حجتانه بهش دارم و اون نگاه حجت به یکی از محجوتین.  تمرینِ از بقیه بخواهید استعدادهایی که در شما می‌بینند را بگویند ِ امیر مهرانی جالب بود، به جز زارعی همه همونی رو گفتن که زیرپ دنیای این روزای من...ادامه مطلب

از بین دوستان، فقط از سید گله دارم. آخه دفعه اولش نیست که این‌طور می‌کنه. قبلا هم چند بار کار مشابهی کرده بود. مثلا برای یاد دادن یادگیری ماشین که خودش پیشنهاد کرده بود، یا خانه پوشالی یا چند مورد دیگه. ولی انصافا وقتی خودش امیر مهرانی رو توصیه کرده دنیای این روزای من...ادامه مطلب

و عصرگاه؟ معنی آن دگر چیست؟
حالتی‌ست از خلسه! در انتظار چشمان تو
و من غرق صبرم!
تا آن‌گه که نور می‌رود... تا فقط چشمانت باشند!
آن‌گه که می‌فهمم که چرا شب، شب شد!
اشکال در شب نیست. اشکال در نور است. در خود صبح!
هوشگ رمضانی پاشا

دنیای این روزای من...